شهر تماشایی بنه وار در زیر تل آوار

ساخت وبلاگ

                                           وقتی سوار بر ماشین از خروجی شهر لالی  به سمت رشته کوههای زاگرس حرکت کنیم حدود نیم ساعت بعد به دامنه ی اولین رشته کوهی می رسیم که از جنس سنگ است و پوششی از درختان بلوط دارد . در امتداد این رشته کوه و کمی مانده به تنگه ی بابااحمد ( گلوگاهی حساس در مسیر راه قدیم بوده ) جاده ی  ماشین از میان شهر قدیمی بنه وار عبور کرده و آن را به دو نیم می کند و ناگهان دو چشم بیننده برای دیدن آنهمه آثار این شهر قدیمی در چپ و راست  جاده کفایت نمی کند. مگراینکه پیاده شود و در کوچه های این شهر ویران و از میان سنگها و سقف های فروریخته ی آن پا در جای پای ساکنان سفرکرده ی شهر قدم زنان عبور کند. یک بیننده یا گردشگر در این حالت می تواند ویرانه های شهر را که فرسایش و بارش بارانهای چند صد ساله،آنها را همرنگ سنگلاخهای کوپایه کرده است بدرستی ببیند . پس از گشت و گذارو عبور از دره های میانی این شهرفراموش شده ، به وسعت شهر و رمرز و راز بنای آن پی خواهد برد. می گویند این شهر مقر گرمسیری میر جهانگیر خان آسترکی و خلیل خان اولین حاکمان بختیاری در زمان حکومت صفویه بوده و حتی تاریخی بیش از این دارد که نیازمند کاوش های باستانشانی می باشد. اگر گردشگرلحظاتی عینک یکسویه نگری تاریخ نویسان را از چشم خویش بردارد واز اینکه فلان خان در اینجا چه گفت و چه خواست و آن یکی بر سر این یک چه آورد و نسب آنها کیست و چیست ، ذهن خود را آزاد کند آنگاه جا جای این شهرمتروک خیال انگیز به زبان می آید و با بیننده ش از تاریخ واقعی سخن خواهد گفت . اگر حافظه ی بیننده را با تاریخ حاکمان پر نکرده باشند و معنی تاریخ و افتخارتاریخی را فقط صدای شمشیرها و فتح و فجور اربابان نداند  هر سنگ اینجا با او سخنی از تاریخ و فرهنگ دارد. " جان صد صاحبدل آنجا بسته ی یک مو ببین " .گردشگر با کمی تأمل و با چشم خیال خود، گردش آن دستانی را می بیند که با چیدن سنگها نقشی ماندگاربر این دیوارها زده اند. سنگینی سنگهایی که بر دوش گارگران سیاه سوخته آنزمان به بالای این دیوارهای بلند به سختی حمل می شد می تواند ببیند . در سکوت این شهر ویران شاید صدای نهیب سرکارگران را نیز بشنود که گاهی با ضرب شلاق کارگران را به کار بیشتر وادار می کردند. حتی صدای اعتراض آن زن کارگری را می تواند بشنود که در آنزمان به خان گفت :" اینجا مردی وجود ندارد ..."،و با این گفته خلقی را به شورش بر علیه حاکم واداشت. جسارت و حکایت این زن نیز بخشی از تاریخ بوده است که حافظه ی تاریخی ما چون عادت به ثبت چنین تاریخ هایی را ندارد از ماجرای آن زن فقط همین چند کلام را بیاد سپرده است . گردشگر این دیار شاید بازی" الاختر" مردان را در میدان این شهر حس کند و مسابقه ی بلند کردن سنگ"مِرد اِزما" (مرد آزما ) و ارتباط آنرا با ساختمان سازی آن شهر و بلند کردن آن همه سنگ حس کند. معماری احساس برانگیز برخی ساختمانهای شهرو ذوق معمارانی که بر زمختی سنگها غالب شد و بسیار آثاربجا مانده از دست و دل کوشندگان این تمدن می تواند گردشگر را با خود به عمق تاریخ برده و در عزم و احساس آن انسانها در راه زندگی شریک و همدرد  کند . بیننده این شهر خیال انگیز می تواند عبور و مرور مردم آن روز را از هجده درِتالار آن حس کند وقتی که هر یک درخواست ملتمسانه ای از حاکم خویش داشته اند. پچ پچ آنها ، لباسهای قدیمی آنها ، صدای همهه ی شهر و بازی کودکان را درخیال خویش بازسازی نماید. آری اینگونه یک گردشگر ممکن است ساعتها خود را با تاریخ پیشینیان این سرزمین ، با انگیزه ها و غم و شادی انسانهایی که بانی تمدن امروز او بودند همنشین و همدل کند . این است پیام خوش یک فرهنگ و تاریخ . به شرطی که باور کنیم هر تاریخ و فرهنگی  بیشترین هستی خود را همینگونه به دست و دوش این مردمان گمنام خلق کرده است و شهرتش را خسروان می برند ." خسروان قبله ی حاجات جهانند ولی – سببش بندگی حضرت درویشانند "  

   بنه وار و بنه وارها را از زیر آوار فراموشی تاریخ  بیرون آورید . آثار و علائمی که سر از خاک برون می آورند این شهر را بیش از این تماشاگه رازهای تاریخ می کند . با بیرون کشیدن آثار حیات گذشتگان از غبار تاریخ و قرار دادن آنها در معرض دید گردشگران داخلی و خارجی هم درآمدی برای خیل بیکاران این منطقه خواهد بود و هم به غنای میراث فرهنگی ما خواهد افزود           اسفند 1390 


برچسب‌ها: شهر تماشایی بنه وار در زیر تل آوار
نوشته شده توسط عبدالعلی دوستانی در 21:26 |  لینک ثابت   • 
صدایی که آشناست...
ما را در سایت صدایی که آشناست دنبال می کنید

برچسب : تماشایی,آوار, نویسنده : doostanio بازدید : 174 تاريخ : پنجشنبه 23 شهريور 1396 ساعت: 9:35