پیگیری مرگ یک مادر و پیشگیری از مرگ های دیگر

ساخت وبلاگ
 حدود یکسال پیش بود که در بیمارستان امید لالی خبر مرگ مادری در جریان عمل زایمان ، خانواده ای را به ماتم نشاند و اهالی را از نتیجه ی یک عمل پزشکی ساده بهت زده نمود . با مصلحت اندیشی اهل مطبوعات و به امید اینکه درس عبرت مسئولین شود این واقعه ی تلخ در سکوت خبری به فراموشگاه دردهای نهفته منطقه سپرده شد . اما با کمال تاسف اینک در سالگرد آن واقعه ی دردناک بار دیگر مادری دیگر آنهم از همان خانواده به همان سرنوشت " زن برادر شوهر" خود دچار آمد و پس از یک عمل سزارین نوزاد خود را بدنیا آورد و خود ساعاتی بعد بر روی تخت مراقبت بیمارستان ! از دنیا رفت و داغ بر داغ آن خانواده افزود و اهل خبر و نظر را به تکان آورد . اکنون آیا این واقعه تکراری باز هم شایسته ی سکوت خبری مصلحتی است و یا بایسته ی شرح مصیبت و طرح سئوال از مسئولین است ؟ اما برای شرح و شناخت علل این مصیبت یا هر اتفاق دیگری اگر با نگاهی عوامانه و تک عاملی قلمفرسایی نماییم و منشاء هر اتفاقی را منحصر به نزدیک ترین و مستقیم ترین افراد و عوامل بدانیم آنگاه از شناخت واقعی به دور خواهیم ماند و آن شرایط وعوامل شناخته نشده همچنان آبستن تکرار اتفاقات بعدی خواهد بود . بطور مشخص درریشه یابی چنین حادثه ی ناگواری اگر تنها نقش یک پرستار یا پزشک را برجسته کنیم و طعن و تاوان آنرا به گردن معدود افرادی بگذاریم آنگاه چنین سئوالاتی پیش خواهد آمد که آیا عوامل محیطی و اداری یعنی کمبود امکانات تجهیزاتی و مالی و پرسنلی و آموزشی در این مرکز هیچ نقشی در وقوع این ناگواری نداشته است ؟ آیا صندوق همیشه خالی شبکه بهداشت و درمان شهرستان لالی و بدهی های انباشته ی آن ، نبود امکاناتی از جمله بانک خون ، نبود آموزشهای به روز و دوره ای پرسنل ، نظم و بازرسی اداری مدیریت شده و جاافتاده ، فشردگی های شغلی و کمبود پرسنلی ،تامین مالی پرسنل و واسطه گری ها در کسر حقوق آنها و بسیاری عوامل ساختاری و مالی دیگر هیچگونه نقشی در این اتفاق و اینگونه اتفاقات نداشته است ؟ مگر به استناد همین کمبودها نبوده است که صلاحیت انجام عمل پزشکی از این بیمارسان !؟ سلب شده است پس چرا علی رغم این عدم صلاحیت مجوزبرای عمل اورژانسی صادر می شود ؟ این تناقض آیا ریسک کردن با جان بیمار نیست ؟ برای این " شتر گاو پلنگ " بیمارسان امید ! لالی چه نامی پسندیده است ؟ این مرکز درمان یا باید با تامین تجهیزات لازم به سطح یک بیمارستان ارتقاء یابد و یا از فهرست بیمارستانهای کشور خارج شده و تابلوی بی تناسبت آنرا برداشته و همان تابلوی درمانگاه بر سر در آن نصب شود تا مردم تکلیف خود را بدانند و از این به بعد برخی بیخبر از ماجرا با خیال راحت بیماران خود را برای عمل جراحی به این درمانگاه نسپارند . شاید در پاسخ به این سئوالات گفته شود که مراجع قضایی در حال پیگرد و پیگیری قانونی این حادثه هستند . اما این پاسخ از دو جهت پاسخی مسئولانه و سازنده ای نیست . اولاً مگر وجدان و انصاف اجتماعی خود یک مرجع قضاوت هوشمندی نیست بطوری که گاهی مراجع قضایی درشکل " هیئت منصفه " از آن کمک می گیرند ؟ و مگر این مرجع افکار و وجدان جمعی جامعه نباید با استفاده از اطلاع رسانی و استدلال به پالایش منطقی انصاف خود دست یابد تا قضاوتی بهتر و واکنشی معقول تر داشته باشد ؟ ثانیاً همگان بخوبی می دانند که همیشه پس از یک واقعه ی ناگوارهمچون مرگ این مادر، مرجع قضایی ابتدا در حوضه ی پزشکی اقدام به کارشناسی نموده که تنها دلایل پزشکی و عضوی این مرگ کشف خواهد شد . و چون این دلایل لازم اما کافی نبوده همزمان کارشناسی در حوضه اداری و ساختاری محل واقعه به جریان می افتد تا عوامل انسانی و محیطی آشکار و پنهان و مستقیم و غیر مستقیم در این واقعه مشخص شود . سپس داده ها و اطلاعات حاصل از این کارشناسی ها ی جداگانه وارد حوضه ی کارشناسی های قضایی شده و در چارچوب آیین دادرسی وقوانین حقوقی نتیجه گیری و اعلام رأی خواهد شد و در نهایت این رأی به اجرا گذاشته می شود . اما فلسفه و کارکرد این بدیهیات حقوقی تنها بازدارندگی از جرم و تخلف و باز گردانی حقوق ضایع شده است ( عدالت ) . که البته در مواردی که سلامتی و جان انسانی از دست می رود بازگردانی آن دیگر ممکن نیست و آب رفته به جوی باز نمی گردد. یا به بیان کلی تراین روند تنها پیگیری قضایی ناگواری هاست . اینک سئوالی که منظور است و تا کنون بی جواب مانده و اکنون باید مسئولین خرد و کلان امور درمانی به مردم ما پاسخ دهند این است که آیا ما همچنان باید شاهد روند تعقیب و پی گیری ها و دادرسی های قضای پس از حوادث باشیم و از روند پیشگیریهای و پیشبینی ها و مدیریت های پیش از حوادث غافل بمانیم ؟ آیا تامین و تجهیز و تنظیم مراکز درمانی ، همان پیشگیری از وقوع حوادث ناگوار و پاسخگویی به نیاز های مردم نیست؟ و اگربپذیریم و بپذیرید که این نارسایی های اداری و ساختاری و مالی در این حوادث ناگوار نقش داشته است آیا مسئولین امر باز هم باید به همین سیاقت ادامه دهند تا حوادث شوم دیگری اتفاق افتد و کار را به قضا و قدر بسپارند ؟ من آنچه شرط بلاغ است می گویم خواه پند گیرخواه ملال . اولین قدم چاره این است که با انجام یک بررسی و کارشناسی منتقدانه در طول و عرض مدیریت منطقه ای و فرامنطقه ای سهم هر کس یا هر بخش در این ناگواری ها مشخص شود تا مردم نیز بدانند که نیش مرگ از کدام سوراخ نامرئی پی در پی زهر بی درمان بر جانشان می ریزد . به شرطی که این بررسی در پشت درهای بسته نسخه پیچی نشود چرا که آسیب شناسی های اجتماعی در غیاب آسیب دیده ها و دردآشنایان اجتماعی ره به جایی نخواهد برد و همان خواهد شد که همواره می بینیم . البته در راستای این نیجه گیری ها دعوت مدیر شبکه بهداشت منطقه دکتر گورزی از روزنامه نگاران و رسانه ها و تشکیل یک نشست خبری تحلیلی دررابطه با معضلات درمانی منطقه را تا این لحظه به فال نیک گرفته ایم . نشستی که حاصل آن تصمیم به استمرار این گفتگو ها بوده و قرار بر این گذاشته شد که جلساتی اینگونه باز و منتقدانه در دو سطح درون منطقه ای و برون منطقه ای تداوم یابد . اگر چه منطقه محروم و گسترده و پرجمعیت ما بی نیاز از هیچ نشیت و گفتگو و بررسی مستحق فوری ترین نیاز های درمانی و بخصوص یک بیمارستانی مجهز و فعال بوده و آنکه از این نیازحیاتی منطقه شکی و درنگی دارد یا باید به انصافش شک کرد و یا بی خبرند ازشمار بیمارانی که روزها و ماهها آواره و بی سرپناه در شهر اهواز و بیمارستان های آن در صف دکتر ، دارو ، آزمایشگاه ، سیتی اسکن و سنوگرافی ، التماس جلوی صندوقی های دریافت ، ملاقات های دسته جمعی از بیمار و خلاصه پس از صد جور پرسه و تلواسه با جیبی خالی به شهرستان پرآوازه ی خود بر می گردند . تازه اینها بخت و دخل به یاریشان آمده . اما بیماران بسیاری بخت یارشان نبوده و دخل بارشان نیست دندان به جگر فشرده و درد به دل می کشند و به دعانویسی پناه می آورند و پناه بر خدای خود روز را شب می کند تا پیمانه عمرشان کی پر شود .

 تو اگر آگه از این درد منی خوابی چرا      اگر از حال خرابم خبرت نیست چه بدا

ناله های من اگر خوابی زچشمی نبرد    گفته  در  صد من کاغذ  ره بجایی  نبرد

        چاپ شده در هفته نامه ی ندای جنوب بهمن ماه ۱۳۹۰


برچسب‌ها: پیگیری مرگ یک مادر و پیشگیری از مرگ های دیگر
نوشته شده توسط عبدالعلی دوستانی در 1:6 |  لینک ثابت   • 
صدایی که آشناست...
ما را در سایت صدایی که آشناست دنبال می کنید

برچسب : پیگیری,مادر,پیشگیری,دیگر, نویسنده : doostanio بازدید : 166 تاريخ : پنجشنبه 23 شهريور 1396 ساعت: 9:35